از بوشهر برگشته بود ، از خوشحالی دیدنش داشتم قالب تهی میکردم شاید چیزی فراتر از اینها ، گفتم خدا رو شکر زندهای همیشه از مردنت ترسیده ام میخندید با صدای بلند گفت هیچوقت نمردم هیچوقت ،فقط یه مدت ساحل بوشهر بودم ! همین .
منو تو همه چیزهایی که دوسشون دارم میتونی پیدا کنی بازدید : 385
شنبه 18 مهر 1399 زمان : 19:36